با من از باران بگو
تا هنوزم خاطرم اسیر باران ماندگار
با من از دریا بگو
من هنوزم ساحلم یک ساحل بی انتها
باز کن پنجره را
این غروبه که نگاه تو رو یاد من میاره
من در این زندان غم
تو بگو از آسمان آبی و از خورشید من
هنوز دل من غربت نشینه
هنوزم دستام تنهاترینه
این جا سکوته بی تو همیشه
یک گل خشکم بی خار و ریشه
بی تو همیشه تنها می مونم
تنها می مونم با خاطراتم
دوباره بغض شبونه من
دوباره حس نبودن تو
تو هجوم سایه ها اسیرم
چشمام نگاه گرم تو رو می خواد
بی تو زندگی مثل سرابه
ای همیشه بودن تو آرزومه
دوباره باور تنهایی موندن
بیا که نمونه در خاطر من